متن سخنرانی آقای مهندس احمد پورفلاح در ششمین کنفرانس بینالمللی مسئولیت اجتماعی بنگاهها (CSR) در مؤسسه خیریه حمایت از کودکان مبتلا به سرطان (محک) که خود مسئولیت دبیری آن را داشتند.
27 / 11 / 1403
سلام و درود بیکران،
با نهایت احترام و ادب، مراتب قدردانی قلبی و سپاس عمیق خود را از حضور ارزشمندتان به این گردهمایی پربار ابراز میدارم. بیتردید، برگزاری ادواری چنین همایشی نهتنها فرصتی بیبدیل برای تعالی اندیشه و تبادل تجربه در میان مدیران و رهبران کسبوکارهاست، بلکه چراغی فرا راه آیندهای تابناک برای توسعهی پایدار، پیشرفت اقتصادی و اعتلای اجتماعی میافروزد.
افروختن چراغی در تاریکی: مدیران چگونه میتوانند امید را به کودکان بیمار در مؤسسه محک بازگردانند؟
در دنیای امروز که شرکتها دیگر صرفاً بنگاههای اقتصادی نیستند، بلکه بازیگران اصلی در صحنهی تحولات اجتماعی، زیستمحیطی و فرهنگی به شمار میآیند، مسئولیت اجتماعی مدیران و بنگاههای بخش خصوصی نه یک انتخاب، که ضرورتی اجتنابناپذیر است. رهبران اندیشمند جهان، از پیتر دراکر تا مایکل پورتر، و مشاوران برجستهای چون مکنزی و دیلویت، همگی بر این نکته تأکید دارند که سرمایهداری در قرن بیستویکم باید با مسئولیت اجتماعی درهمتنیده باشد؛ چراکه کسبوکاری که صرفاً سودآوری را هدف غایی خود بداند، دیر یا زود از سرمایهی اجتماعی محروم شده و مشروعیت خویش را در میان ذینفعان از دست خواهد داد.
اما اگر مسئولیت اجتماعی را در قالبی ملموستر ببینیم، آنگاه بیشازپیش درمییابیم که چگونه مدیران کسبوکارها میتوانند نهتنها چهرهی اقتصادی سازمان خود را تعالی بخشند، بلکه اثری عمیق و ماندگار در زندگی انسانها بگذارند. شاید هیچ حوزهای به اندازهی سلامت و درمان، آنهم برای بیماران سخت علاج، تجلیبخش روح والای مسئولیتپذیری نباشد. چه چیزی ارزشمندتر از آنکه یک بنگاه اقتصادی، در کنار رشد و پیشرفت تکنولوژیکی، حرفهای و مالی، بتواند با استراتژیهایی هوشمندانه، باری از دوش کودکان و خانوادههای دردمند آنان بردارد که در مسیر سختدرمان بیماریهای صعبالعلاج، امیدشان به حمایت و همراهی نیکاندیشانی چون شما گره خورده است؟
وقتی به نمونههای موفق جهانی مینگریم، در مییابیم که شرکتهای بزرگ نه فقط از سر خیرخواهی، بلکه با رویکردی استراتژیک، سرمایهگذاری در حوزهی سلامت را بخشی از مسئولیت اجتماعی خود قرار دادهاند. شرکتهای داروسازی مانند نوارتیس (Novartis) و فایزر (Pfizer)، بهجای آنکه تنها به کسب سود از داروهای خود بیندیشند، بخشی از تحقیقات و تولیداتشان را وقف تولید داروهای رایگان یا کمقیمت برای کودکان مبتلا به بیماریهای نادر و سرطان کردهاند. فایزر، در همکاری با مراکز درمانی، برنامههایی را برای تأمین داروهای شیمیدرمانی با هزینهی بسیار پایین برای خانوادههای کمبضاعت اجرا کرده است، چراکه میداند سلامت عمومی جامعه، زیربنای اقتصادی پایدار است.
از سوی دیگر، غولهای فناوری نیز به شیوهای متفاوت اما مؤثر وارد این عرصه شدهاند. مایکروسافت، با راهاندازی پروژههایی برای توسعهی فناوریهای هوش مصنوعی در تشخیص زودهنگام سرطان، نهتنها به پیشرفت پزشکی کمک کرده، بلکه تصویری از یک شرکت پیشرو در عرصهی مسئولیت اجتماعی خلق کرده است. در همین راستا، اپل، با ارائهی اپلیکیشنهای سلامتمحور و تأمین مالی مراکز تحقیقاتی سرطان کودکان، توانسته است میان منافع تجاری و ارزشهای انسانی تعادلی مثالزدنی ایجاد کند.
اما مسئولیت اجتماعی در حوزهی سلامت، صرفاً محدود به شرکتهای دارویی یا فناوری نیست. بانکها و شرکتهای سرمایهگذاری، صنایع تولیدی، شرکتهای ساختمانی و تأسیساتی و خردهفروشان نیز میتوانند نقشی عمیق و تأثیرگذار ایفا کنند. برای نمونه، شرکت نستله، که بیشتر بهعنوان یک برند صنایع غذایی شناخته میشود، سالانه بودجهای را به برنامههای تغذیهای برای کودکان مبتلا به بیماریهای خاص اختصاص میدهد و این رویکرد، نهتنها تصویری مثبت از برند را در ذهن مصرفکنندگان تثبیت کرده، بلکه به افزایش وفاداری مشتریان و تقویت ارزش برند انجامیده است.
نمونهی دیگری که میتواند الهامبخش مدیران کشورمان باشد، سرمایهگذاری برخی مدیران بنگاههای اقتصادی شرکتهای ساختمانی در توسعه و گسترش بیمارستان تخصصی محک برای درمان کودکان سرطانی است. در بسیاری از کشورهای پیشرفته، شرکتهای بزرگ و کوچک بهجای آنکه صرفاً به ساخت مراکز تجاری یا مسکونی بیندیشند، بخشی از پروژههای خود را به ساخت بیمارستانها و مراکز درمانی مجهز برای کودکان کمبضاعت اختصاص دادهاند. این مدل، نهتنها مسئولیت اجتماعی را در عمل محقق میکند، بلکه به ارتقای اعتبار و جایگاه اجتماعی شرکت کمک میکند.
در کشور عزیز ما، مؤسسه محک نشان داده است که چگونه میتواند کمک و مساعدت یکایک شما عزیزان با همراهی مدیران و بخش خصوصی، زیرساختهایی فراهم کرد که امید و زندگی را به کودکان سرطانی و حفظ اساس خانوادهها بازگرداند. اینجاست که مدیران صنایع و کسبوکارهای بزرگ باید بپرسند: نقش ما چیست؟ چگونه میتوانیم بخشی از این حرکت عظیم باشیم؟ پاسخ روشن است؛ هر کسبوکار، بسته به ماهیت خود، میتواند بهگونهای در این مسیر سهیم شود. شرکتهای بیمه میتوانند با انعقاد تفاهمنامههایی برای حمایت از بیمارستان و کارکنان مؤسسه محک و خانوادههای بیماران درگیر با بیماری سرطان طرحهای نوآورانه ارائه دهند. بانکها میتوانند با مشارکت مؤسسه محک صندوقهایی برای تأمین هزینههای درمانی این کودکان راهاندازی کنند. شرکتهای فناوری میتوانند راهکارهای نوین برای بهبود کیفیت درمان و تسریع در تشخیص بیماریها، مؤسسه محک را یاری دهند.
اما شاید مهمترین پرسش این باشد که چگونه میتوان مدیران را به پذیرش این مسئولیت و اقدام عملی ترغیب کرد؟ نخستین گام، تغییر نگاه به مسئولیت اجتماعی است. مدیران باید درک کنند که مشارکت در چنین اقداماتی، نهتنها یک مسئولیت اخلاقی، بلکه یک استراتژی پایدار برای رشد اقتصادی نیز هست. مصرفکنندگان، بهویژه در دنیای امروز، به برندهایی اعتماد میکنند که به ارزشهای انسانی پایبندند.
گام دوم، تدوین برنامههای ساختاریافته و ماندگار است. اقدامات پراکنده و مقطعی، هرچند ارزشمند، اما کافی نیستند. یک مدیر آگاه و آیندهنگر، باید مسئولیت اجتماعی را در راهبردهای اصلی کسبوکار خود بگنجاند، بهگونهای که این تعهد، بخشی از هویت شرکت باشد، نه صرفاً فعالیتی تبلیغاتی.
گام سوم، شفافسازی و الگوسازی است. مدیران باید نمونههای موفق داخلی و بینالمللی را ببینند و بیاموزند که چگونه شرکتهایی که مسئولیت اجتماعی را در اولویت قرار دادهاند، نهتنها به جامعه خدمت کردهاند، بلکه به سودآوری و پایداری بیشتر نیز دست یافتهاند. حضور در همایشها، مشارکت در برنامههای مشترک با مؤسسه محک و استفاده از ابزارهای گزارشدهی مسئولیت اجتماعی، میتواند گامهایی مؤثر در این مسیر باشد.
در نهایت، آنچه که مدیران باید در نظر داشته باشند، این است که تأثیرگذاری واقعی، از دل نیتهای صادقانه و اقدامات پایدار برمیآید. مسئولیت اجتماعی در حوزهی سلامت و درمان، نه صرفاً یک انتخاب، که فرصتی برای ساختن میراثی ماندگار است. شاید مدیران امروز، خود شاهد نتیجهی مستقیم این تصمیمات نباشند، اما بدون شک، آیندهی جامعه و تاریخ از آنان به نیکی یاد خواهد کرد.
چنانکه در حکمت کهن آمده است: «آنکه چراغی برای دیگری روشن میکند، خود نیز از نور آن بهرهمند خواهد شد.» امروز فرصتی است تا مدیران، چراغی برای کودکان بیمار مؤسسه محک و خانوادههای دردمند آنان روشن کنند، چراغی که نهتنها امیدی در دلهای آنان میافروزد، بلکه راهی روشن برای آیندهی کسبوکار و جامعه ترسیم میکند.
حقیقت آن است که مسئولیت اجتماعی، نه باری بر دوش بنگاههای اقتصادی، بلکه فرصتی گرانمایه برای حکمتآموزی، انساندوستی و بنای میراثی ماندگار است. این کنفرانس، بستری است که در آن، خردمندان روزگار و مدیران دوراندیش، دانش و بینش و بخشی از داراییهای خویش را در بوتهی هماندیشی مینهند تا از رهگذر آن، نهتنها بنگاههای اقتصادی، بلکه جامعه و تاریخ از نتایج گرانسنگ آن بهرهمند گردند.
برگزارکنندگان این همایش، بی شک، حاملان رسالتی سترگ در مسیر شکوفایی و بالندگی کشورند. آنان، با فراهمآوردن عرصهای برای گفتوگو، انتقال تجربه و همافزایی فکری، راه را برای شکلگیری رهبرانی توانمند، مدیرانی بینش ورز و انسانهایی بیدار و مسئولیتپذیر هموار میسازند چه شیرین است که در این رهگذر، دریچههایی نو بهسوی همدلی، مهرورزی، عشق به انسانها و تحول درونی گشوده میشود، و چه فرخنده است که جهان کسبوکار، نه صرفاً بر مدار سودآوری، بلکه بر مبنای انسانیت و خیر جمعی به حرکت در میآید.
در پایان ذکر این نکته را ضروری میدانم که برابر قانونی که در زمان صدارت شادروان دکتر حسن حبیبی به تصویب رسید، یاریدهندگان به محک به نسبت پرداختی خود از پرداخت مالیات معاف میباشند و کمک به محک جزء هزینههای قابلقبول منظور میگردد.
با قطعه شعری از شادروان مجتبی کاشانی مدیر و شاعری مردمدار و عاشق محک که متأسفانه با بیماری سرطان از میان ما رفتند صحبتهایم را به پایان میبرم.
من به دنبال كسي مي گردم
كه غمش را با من تقسيم كند
من دلم را با او،
و دو تايي پس از آن به تماشاي بهاري برويم،
كه شقايق ها را
امسال به صحرا بخشد
من به دنبال كسي مي گردم
كه كم اش را با من تقسيم كند
من ولي توشه احساس دلم را با او
و دوتايي پس از آن، به سراپرده جويي برويم،
كه ز جود،
همه هستي باريك خودش را هر لحظه به دريا بخشيد
همچنان …
من به دنبال كسي مي گردم