با آغاز ریاست دوره‌ای یک ساله ایتالیا بر گروه هفت (جی ۷) در سال ۲۰۲۴، این کشور فرصت یافته است که از دیدگاه تاریخی و فرهنگی منحصر به فرد خود استفاده کند تا به عنوان پلی بین غرب و بقیه جهان عمل کند.

بسیاری تحلیل‌گران بر این باورند که ایتالیا در واقع باید بتواند این کار را انجام دهد، زیرا رویکرد فراگیرتر و مشارکتی‌تر بین این دو بلوک به یک امر ضروری تبدیل شده است.

دوگانگی کیان غرب و بقیه گشورهای جهان در چند سال گذشته پدیدارتر و با بازگشت جنگ در اروپا و رقابت قدرت‌های بزرگ روشن‌تر شده است. این موضوع به وضوح در رقابت بین چین و ایالات متحده تجسم یافته است. کشورهای پیشرفته متعلق به منطقه به اصطلاح غرب ژئوپلیتیک پشت سر اوکراین گرد آمده‌اند و در تلاش برای تحکیم جبهه در برابر قدرت‌های استبدادی، بر ارزش‌ مدیریت بین‌المللی مبتنی بر قوانین و در عین حال تغییر شکل روابط خود به تناسب زمان تأکید دارند.

به موازات آن، انبوهی از کشورهای غیر متعهد از جانبداری خودداری کرده و در برابر تعریف دوگانه ای که کشورهای غربی تمایل دارند جهان را از طریق آن ببینند، مقاومت کرده‌اند.

اندیشکده شورای آتلانتیک در تحلیلی می‌نویسد دلایل متعددی که کشورهای غیرغربی رویکرد خود را در آینه غرب منعکس نمی‌کنند، از رویکرد صرفا تجاری گرفته تا انگیزه‌های ایدئولوژیک و تاریخی. خود تقسیم بندی غرب-بقیه ریشه تاریخی دارد و به نظر می‌رسد تقویت مجامع بین المللی غیرغربی آن را تقویت می‌کند. این موضوع شامل پیدایی اخیر گروه‌هایی شامل برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی به نام بریکس می‌شود.

تحلیل‌گران این نشریه می‌نویسند که تقسیم بندی غرب-بقیه بارها مانع تلاش‌های جمعی برای رسیدگی به چالش‌های جهانی شده است. فراتر از تنش‌های بین قدرت‌های بزرگ، نابرابری‌های اقتصادی و ناهماهنگی‌های ساختاری دنیایی را ایجاد کرده است که در آن همکاری‌ها پیچیده‌تر می‌شود. در نتیجه، مسائل مشترک، از تغییرات آب و هوا و بحران‌های بهداشت عمومی گرفته تا نابرابری‌های اقتصادی، در پشت سر منافع ملی و اولویت‌های خاص کشور قرار می‌گیرند.

به‌علاوه، حکمرانی جهانی به موضوعی بحث‌برانگیز تبدیل شده است و دیدگاه‌های رقیب به دنبال آن هستند. دیدگاه نهادگرای بین‌المللی لیبرال طرفدار حکومت جهانی، اخیراً حداقل زمان دشواری را پشت سر گذاشته است. نقش اساسی سازمان ملل متحد و تلاش‌های جامعه بین‌المللی برای مدرن کردن آن، توانمندسازی سازمان‌های منطقه‌ای مانند اتحادیه اروپا و اتحادیه آفریقا، تقویت قوانین بین‌المللی و حمایت از حقوق بشر و تقویت تجارت آزاد، همگی به چالش کشیده شده‌اند.

رویکردهای واقع بینانه‌تری در حال ظهور است. بلوک‌های ژئوپلیتیکی متعارض که حول ابرقدرت‌های هسته‌ای و قدرت سخت آنها سازمان‌دهی شده‌اند، حداقل در کوتاه‌مدت و میان‌مدت در حال افزایش هستند. به نوشته اندیشکده آتلانتیک، کشورهای غربی باید خود را با این تغییر در محیط بین المللی وفق دهند و آماده باشند تا برای موفقیت سریع عمل کنند. این وضعیت سریعا توسعه یابنده ممکن است کشورهای غربی را مجبور کند تا دوباره حول تعریفی قوی از ارزش‌ها، چشم اندازها و آرمان‌هایی که می‌خواهند اتخاذ و با جدیت دنبال کنند، متحد شوند. غربی‌ها می‌توانند برای سازماندهی اقدامات خود برای رویارویی بهتر با چالش‌های ناشی از رقابت بین بلوک‌ها، به نهادهایی مانند گروه ۷ مراجعه کنند.

جاده پیش رو از رم می گذرد

ایتالیا از موقعیت ممتاز خود در مرکز مدیترانه، می‌تواند این عدم تقارن‌ها را بررسی کرده و به دنبال راه‌هایی برای شکل دادن به یک مسیر متفاوت باشد.

رم در حال حاضر در حال کار بر روی اصلاح ساختارهای سنتی قدرت و پرورش روحیه‌ای جدیدی است، روحیه‌ای که غرب را نه در تقابل با بقیه، بلکه به عنوان شریک در یک تلاش مشترک جهانی تصور می‌کند. دیپلمات‌های ایتالیایی برای مثال، برای تقویت نمایندگی منطقه‌ای از طریق توزیع عادلانه‌تر جغرافیایی، بر تخصیص مجدد و گسترش کرسی‌های شورای امنیت سازمان ملل تاکید کرده‌اند.

این تلاش‌ها از طریق تقویت شبکه‌های دیپلماتیکی که ایتالیا در سال‌های اخیر آن را تقویت کرده است، انجام شده است. نمونه بارز آن شراکت راهبردی جدید آن با هند و روابط شخصی بهینه‌ای است که جورجیا ملونی، نخست وزیر ایتالیا با همتای هندی خود، نارندرا مودی ایجاد کرده است. این رویکرد از جمله سبب تسهیل روند ورود اتحادیه آفریقا به گروه بیست شده است. فراتر از دهلی نو، رم روابط دوجانبه را در سراسر منطقه هند و اقیانوس آرام گسترش داده است، جایی که کشورهای به سرعت در حال ظهور برای بهتر دیده شدن در جهان رقابت می‌کنند.

به موازات آن، ملونی تلاش بزرگی را برای بازتعریف روابط ایتالیا با کشورهای آفریقایی رهبری کرده و مدل جدیدی از همکاری را به وجود آورده است که امید دارد به دست سایر کشورهای اروپایی تکرار شود. این موضوع بر اساس مشارکت‌های غیر غارتگرانه و مبتنی بر سرمایه‌گذاری در صنایعی چون انرژی، زیرساخت‌ها، ارتباطات، و همچنین در دانشگاه و حوزه سیاسی شکل می گیرد. این رویکرد که «طرح ماتی» نام دارد، به عنوان محور اصلی کنفرانس ایتالیا-آفریقا که این هفته در رم برگزار شد، معرفی گردید.

مجاورت فرهنگی و همکاری متقابل بین ایتالیا رم و برزیل نیز فرصت مناسبی برای برقراری گفت‌وگوی عمیق‌تر بین غرب و بریکس ایجاد کرده است. به این ترتیب شاخه زیتون نصیب قدرت‌های نوظهور نیز شده است. این رویه به نارضایتی‌های آنها از وضع موجود مشروعیت بخشیده و میل این گروه برای تبدیل شدن به دشمن جبهه غرب را مهار می‌کند.

در این نوع چارچوب، تنوع دیدگاه‌ها می‌تواند به رویکردهای نوآورانه‌تر و راه‌حل‌های ظریف‌تر برای مسائل پیچیده‌ای مانند تغییرات آب و هوا و نابرابری‌های اقتصادی منجر شود. همچنین می‌تواند فرصت‌ها را برای ابتکارات مشترکی که باعث رشد اقتصادی پایدار می‌شود، گسترش دهد.

چگونه ایتالیا می تواند دستور کار همکاری بنویسد؟

از نظر عملی، غرب و بقیه کشورها باید روی چه چیزی با هم کار کنند؟

شورای آتلانتیک با طرح این پرسش می‌نویسد همانطور که در طرح ماتی مشخص شده است، انرژی یک حوزه مفید برای همکاری است. به عنوان مثال، انرژی سبز و فناوری سبز، مسیرهایی برای رسیدگی به مشکل تغییرات آب و هوایی هستند و به عنوان راهی برای افزایش انعطاف‌پذیری زنجیره تأمین قلمداد می‌شوند. ایتالیا در دوران ریاست دوره‌ای یک ساله‌اش بر گروه ۷، می‌تواند ایده سرمایه‌گذاری بیشتر در زمینه انرژی سبز و فناوری سبز در جهان جنوب را مطرح کند، چیزی که به این کشورها اجازه می‌دهد از منابع طبیعی خود، از سوخت‌های فسیلی و مواد خام گرفته تا انرژی خورشیدی و بادی بهره ببرند و صنعت ملی خود را توسعه دهند.

نتیجه این عمل به سود توانمندی و در عین حال تنوع بخشیدن به منابع انرژی جهان شمال خواهد بود.

در حوزه دیجیتال، راه همکاری «لوله‌کشی» برای فن‌آوری است، از زیرساخت‌های مخابراتی اعتمادپذیر گرفته تا حریم خصوصی و چارچوب‌های انتقال داده بین‌المللی مناسب برای کسب‌وکار، همچنین فناوری تراشه‌ها و ابزارهای هوش مصنوعی در کشورها باید در پیوند با هم توسعه یابد.

برای رسیدن به این درجه از همکاری، شناخت و احترام به تفاوت‌های فرهنگی، ساختاری و سیاسی بسیار مهم است. حفظ درجه بالایی از شفافیت نیز برای ایجاد اعتماد و اجتناب از اتهامات استانداردهای دوگانه مهم است. دولت رم که با ریاست بر جی۷ تقویت شده است، شرایط مساعد و کارت‌های مناسبی را برای ایجاد فضای باز، تعامل معنادار، رسیدگی به نابرابری‌ها و ترویج رشد اقتصادی فراگیر در مقیاس جهانی در اختیار دارد.

آنتونیو تاجانی، وزیر امور خارجه ایتالیا پیش بینی کرده است که کشورش در طول دوره ریاست بر گروه ۷ «با دنیای خطرناکی رودررو می‌شود».

او در مقاله‌ای که در نشریه تلگراف منتشر شد، نوشت: «وضعیت اوکراین، خاورمیانه و دریای مدیترانه در رأس اولویت‌های ریاست ایتالیا قرار خواهد گرفت. حمله وحشیانه فدراسیون روسیه به اوکراین تهدیدی برای صلح و امنیت بین المللی است. اروپا در خط مقدم قرار دارد، زیرا روسیه می‌خواهد آن را تقسیم و ناتوان کند. با این حال، تمام جهان تحت تأثیر این مورد نقض آشکار قوانین بین‌المللی و منشور سازمان ملل متحد قرار گرفته است. گروه ۷ بر حمایت بی‌دریغ خود از کیف در زمینه‌های سیاسی، امنیتی و مالی تأکید خواهد کرد. ما بر بازسازی تمرکز خواهیم کرد و راه را برای کنفرانس بازیابی اوکراین که ایتالیا در سال ۲۰۲۵ میزبانی خواهد کرد، هموار می‌کنیم.»

وی با اشاره به گره کور تنش میان اسرائیل و فلسطین می‌افزاید: «گروه ۷ به همکاری با شرکای بین المللی برای تضمین ثبات در خاورمیانه و ایجاد شرایط برای صلح پایدار و بر اساس راه حل دو کشور ادامه خواهد داد.»